اولین اشک

ساخت وبلاگ
اولین گریه کردن

زمانی بود که فراموشی به سراغم امد

روز خوبی بود داشتم قوت میگرفتم شروع کنم

یهو اعصابم بهم خورد جوری که نتونستم و گفتم کنسل کنند

دفتر رو صفحه بندی نکرده بودم فکر نمیکردم مهم باشه  از طرف دیگه هم از ذهنم پرید البته بیشتر شیطنت خالیدو کار دستم داد…

ادم بزرگواریه خیلی بزرگه اما خیلی هم جدی…حتما تمام تلاشم رو.میکنم بهترین باشم…

خدایا کمکم کن

کمکم کن…

سپاسمند حضورت هستم یا رب العالمین

مینوی بهشتی تو…

بدصفت...
ما را در سایت بدصفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratemann97 بازدید : 94 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 23:59