امروز صبح کمی زودتر رفتم ... بچه ها صبح رفته بودن...خوب بود یکم شوخی کردیم اون از پرداخت پول میگفت و منم از خساست ولی آخرش حالم بد جور گرفته شد... بهش گفت ببینم قصد ازدواج داره... اونم گفت خیلی هم دلش بخواد...
بدصفت...برچسب : نویسنده : khateratemann97 بازدید : 53